طلا، این فلز درخشان و جاودانه، همواره نماد زیبایی، قدرت و ارزش بوده است. اما آنچه کمتر به آن توجه میشود، این است که منشأ این طلاها در طول زمان تغییر کرده است. زمانی، آفریقای جنوبی سلطان بیچونوچرای طلای جهان بود. اما طی ۵ دهه اخیر، نقشه تولید طلا بهکلی دگرگون شده و قدرتهای تازهای در این میدان درخشیدهاند.
سلطه بیرقیب آفریقای جنوبی
در سالهای دهه ۱۹۷۰، آفریقای جنوبی تقریباً دو سوم طلای جهان را تولید میکرد. معادن عمیق ژوهانسبورگ با تولید سالانه صدها تن طلا، اقتصاد این کشور را رونق میبخشیدند. برای مثال در سال ۱۹۸۰، تولید طلای این کشور به حدود ۶۶۸ تن رسید؛ عددی خیرهکننده که هیچ کشور دیگری به آن نزدیک نبود.
ورود بازیگران جدید
اما ذخایر عمیق و هزینهبر، همراه با مشکلات فنی و اجتماعی، باعث شدند تا تولید آفریقای جنوبی بهتدریج کاهش یابد. در دهههای بعد، کشورهایی مانند روسیه، آمریکا، کانادا، استرالیا و از همه مهمتر چین به جمع بزرگان تولید طلا پیوستند.
چین؛ از یک بازیگر کوچک تا صدرنشین جهانی
چین در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ سهم کوچکی از تولید طلا داشت، اما از سال ۲۰۰۷ با یک جهش چشمگیر به بزرگترین تولیدکننده طلای جهان تبدیل شد. این کشور با سرمایهگذاری گسترده، فناوریهای نوین و بهرهبرداری از معادن دشوار، جایگاه اول را بهدست آورد و همچنان آن را حفظ کرده است.
پراکندگی جهانی منابع طلا
در سال ۲۰۲۳، تولید طلا دیگر متمرکز بر یک یا چند کشور خاص نیست. کشورهای متعددی در قارههای مختلف سهمی از این بازار را دارا هستند. این تحول عظیم، نشاندهنده ترکیب نقش زمینشناسی، فناوری، سیاست و اقتصاد در شکلگیری زنجیره جهانی طلاست.
نتیجهگیری
۵۰ سال گذشته شاهد دگرگونی بزرگی در جهان طلا بودهایم. از سلطه مطلق آفریقای جنوبی تا ظهور چین و توزیع جهانی منابع، این تحولات فقط مربوط به معدن نیست، بلکه بازتابی از دگرگونی جهان است.
برای ما در پرنیان، هر قطعه طلا نه فقط فلز، بلکه بخشی از یک روایت جهانی است. و این روایت، هر روز غنیتر، جهانیتر و شگفتانگیزتر میشود.